تصاویر و فیلم این میهمانی و به ویژه حضور این دو مهره سوخته عضو ستاد مدیریت فتنه سبز در این مراسم روزهای گذشته و امروز در رسانهها منتشر شد.
اکنون با افشای حضور دریوزانه زینت الوزرای خاتمی ، عضو ارشد کابینه هاشمی و حزب کارگزاران ، مشاور ارشد کروبی و عضو اتاق فکر 5 نفره میرحسین موسوی در دربار مرتجع ترین دیکتاتوری منطقه و کمک گیری مالی او از حاکمان جبار و شیعه کش سعودی ، اکنون باید همه حامیان او پاسخگو باشند.
همه آنهایی که در طول سالهای رفته به نوعی با عینک خوشبینی به فتنه و فتنهگران مینگریستهاند آیا اکنون متوجه شدهاند که آبشخور تمام حرفها و نامههای اینان در کاخ آل سعود و کاخ سفید است یا هنوز هم خود را به خواب زدهاند؟!
دیگر بر همه واضح شد که اگر اصلاحطلبانی همچون مهاجرانی، کدیور، مزروعی و ... از دمکراسی دم میزنند یا از فرهنگ یا از تغییر و یا از انتقاد و مبارزه؛ منظورشان از این عبارتها چیست و انرژی خود را برای بیان آنها از کجا قرض میگیرند؟
فرقه سبز اکنون به دست نمایندگان خود و در منطقه الجنادریه در حالی دلارهای سعودی را دریوزگی کرد که باید اذعان کرد این پولهای حرام، رنگ را از قلم امثال تاجزاده، نوریزاد و محتشمیپور خواهد برد.
حالا نوریزاد میتواند نامههای بیشتری هم بنویسد. او حالا به 18 میلیون دلار پول سبز رنگ پشتگرمی دارد و میتواند برای بیش از 75 میلیون هموطن خود بنویسد که چرا برای خوش خدمتی بیش از این به حکام آل سعود لهله میزند.
محشتمی پور و تاجزاده که جگر شهدای فتنه زیر دندانشان سنگ شد حالا خوب است در نامههای عاشقانه خود به یکدیگر از این هم بنویسند که سرمنشأ تمام فکرهای سیاسی و فرهنگیشان چیزی غیر از دوستداشتههای سعودیان نیست. و حالا این شاهزادههای خوشگذران سعودی هستند که نامههای در ظاهر عاشقانه اما در باطن، خرابکارانه این زن و شوهر را با پیمانههای شراب برای یکدیگر میخوانند.
امثال خاتمی و بقیهای که هنوز هم گریبان نظام را گرفتهاند و با قلم و قدم و زبانشان به جان کشور زخم میزنند بهتر است جواب بدهند که آیا نمیدانستند که در خاتمه ماجرای دلخوش کردن به رضایت مقامات سعودی و اردنی و آمریکایی صحنهای غیر از حضور وزیرالوزرای سیدمحمد خاتمی در کاخ آل سعود متصور نبود...؟!
و ای بسا که چند روز دیگر شاید تصاویر کسان دیگری هم در کاخ سعودی منتشر شود که در حال پر کردن پیمانه برای شاهزادههای بی اصل و نسب سعودی هستند...!
فتنه سبز و تمام زعمایش حالا که دیگر همه چیز از پرده برون افتاده است چرا چیزی را به گردن نمیگیرد؟
چرا فریادش بلند نمیشود که پول دستبندهای سبزش را شاهزادههای سعودی میدادهاند؟
مهاجرانی که یک عمر با لفّاظیهای ظاهراً فرهنگی جان کشور را میخست باید اعتراف کند که سرخط رفتارهای خود را از حکومتی میگرفت که شیعه میکشد، با شمشیر گردن میزند، علیه کشورهای دیگر توطئه میکند و مصداق بارزی از مفهومی به نام "دیکتاتوری" است.
و شوربخت آنهایی که چند سال تمام و حتی تا هنوز، افسار خود را به دست کسانی سپرده بودند که در حسرت خوش خدمتی به کاخ سفید ماندند و به نانهای حرام آل سعود بسنده کردند.
و صد البته این مسئله را باید از برکات خون شهدا و مجروحان فتنه دانست که سبب شدند زمستان برود و روسیاهی چهره زغال بر همگان عیان شود.
مسعود یارضوی